دل دیونه







نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





این چشمها

براي نمايش بزرگترين اندازه كليك كنيد

می گفت با غرور این چشمها که ریخته در چشم های تو گردنگاه را این چشمها که سوخته در این شکیب تلخ رنج سیاه را این چشمها که روزنه آفتاب را بگشوده در برابر شام سیاه تو خون ثواب را کرده روانه در رگ روح تباه تو این چشمها که رنگ نهاده به قعر رنگ این چشمها که شور نشانده به ژرف شوق این چشمها که نغمه نهاده بنای چنگ از برگ های سبز که در آبها دوند از قطره های آب که از صخره ها چکند از بوسه ها که در ته لب ها فرو روند از رنگ از سرود از بود از نبود از هر چه بود و هست از هر چه هست و نیست زیباترند ، نیست ؟ من در جواب او بستم به پای خسته ی لب ، دست خنده را برداشتم نگاه ز چشم پر آتشش گفتم دریغ و درد کو داوری که شعله زند بر طلسم سرد کوبم به روی بی بی چشم سیاه تو تک خال شعر مرا گویم ‚ کدام یک ؟ این چشمهای تو این شعرهای من

‎‏'دوستت

 

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






[+] نوشته شده توسط ghasem در 11:27 | |